یه سکوت لب گرفته،دوتا چشم خیس و داغون...
یکی مون مسافر راه..یکی مون زار و پریشون...
بت میگم خدانگهدار،ولی توو ساکت و سردی...
با چشات میگی میدونم،میدونم بر نمیگردی...
با قدم های هراسون از تو فاصله میگیرم....
میشنوم میگی به جاده،تو میری و من میمیرم...
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.